ناسازگاری شناختی چیست و چگونه بر ما تأثیر می گذارد
زندگی درونی ما همیشه به زیبایی در کنار هم قرار نمی گیرد. ما بعضی اوقات احساسات متناقضی داریم - عشق و نفرت ، غرور و ناامنی.
حتی بعضی اوقات برخلاف عقایدمان عمل می کنیم - به این فکر کنید که اگر افراد سیگاری علی رغم دانستن اینکه سیگار باعث سرطان می شود ، چه اتفاقی می افتد؟
این ناهماهنگی شناختی است. اما چگونه می توان بهتر درک کرد که چگونه بر توانایی ما در موفقیت در زندگی تأثیر می گذارد؟ما ابتدا با کاوش در مفهوم ناسازگاری شناختی - آنچه شامل آن است و چگونگی اهمیت آن در زندگی ما شروع خواهیم کرد. بسیار مهم ، ما به شما خواهیم فهمید که آیا شما دچار ناهماهنگی شناختی شده اید یا خیر.
از آنجا ، ما به سه مورد از مهمترین دلایل ناهماهنگی شناختی قابل توجه خواهیم پرداخت ، به شما کمک می کند ببینید که چگونه ممکن است در کودکی یا نوجوانی شما منشا گرفته باشد.
سرانجام ، ما عمیقاً به تأثیر ناهماهنگی شناختی بر زندگی خود نگاه خواهیم کرد و چند پیشنهاد در مورد اینکه چگونه می توانید قدرت تجلی خود را با کار بر روی ناهماهنگی شناختی تجربه کرده اید ، ارائه خواهیم داد.
ناسازگاری شناختی چیست
ناهماهنگی شناختی چیست؟ مقدمه فوق هسته اصلی آن را به تصویر می کشد. به عبارت دیگر ، این به معنای داشتن ارزش ها ، احساسات ، اعتقادات یا رفتارهای متناقض است.
اما این واقعاً تجربه کردن چگونه است؟ این باعث می شود که احساس خیلی ناخوشایندی داشته باشیم ، حتی گاهی اوقات اضطراب به ما می دهد - تقریباً مثل اینکه واقعاً خودمان را نمی شناسیم یا درک نمی کنیم.
بنابراین ، وقتی با ناسازگاری روبرو می شویم ، تمایل داریم یکی از موارد متضاد را تغییر دهیم تا بتوانیم از آن احساس فوق العاده ناراحت کننده خلاص شویم.
ممکن است سعی کنیم مثلاً احساسی را سرکوب کنیم ، یا سعی کنیم خود و دیگران را متقاعد کنیم که واقعاً دو ادعای متناقض را باور نداریم.
تاریخچه ناهنجاری شناختی
تاریخچه ناهنجاری شناختیشاید از خود بپرسید که این ایده دقیقاً از کجا آمده است و چه مدرکی باید باور داشته باشیم که این ایده چیزی واقعی را ثبت می کند. نظریه ناهماهنگی شناختی اولین بار در کار روانشناس لئون فستینگر (Leon Festinger) نشات گرفت که به ویژه به تحقیق در مورد فرقه ها علاقه داشت. وی وقتی دید كه چگونه اعضای یك فرقه خاص با اعتقادات خود در مورد طغیان پیش بینی شده به طور فعال مخالفت می كنند ، اصطلاح "ناهماهنگی شناختی" را ابداع كرد. اعضایی که کمتر در این فرقه سرمایه گذاری شده بودند ، احتمالاً فقط باورهای خود را تجدید نظر کرده و اعتراف می کردند که مورد خلاف واقع قرار گرفته است.
با این حال ، اعضای متعهد اغلب راه هایی برای "جلب" حقیقت پیدا می کردند. آنها حقایق را دستکاری می کردند تا نشان دهند که همیشه حق با آنها بوده است. از کارهای فستینگر ، روانشناسان نتیجه گرفتند که همه ما تمایل داریم که همه احساسات ، اعتقادات ، نگرش ها و ارزش های خود را به روشی هماهنگ حفظ کنیم - و ما برای تحقق این امر ژیمناستیک ذهنی قابل توجهی انجام خواهیم داد.
نمونه هایی از ناهنجاری شناختی و چگونه می دانید که به آن مبتلا شده اید نمونه هایی از ناهنجاری شناختی و چگونه می دانید که به آن مبتلا شده ایدبنابراین ، چگونه می توانید بفهمید که ناهماهنگی شناختی را تجربه کرده اید؟ همانطور که در بالا موارد سیگار کشیدن ذکر شده است ، موارد زیر مثالهای متداولی است که ممکن است با تغییر درآمد مواجه شده باشید:
به خود بگویید که علی رغم اینکه از نظر تاریخی در این کار کوتاهی کرده اید و می دانید چیزی تغییر نداده اید ، هر روز رژیم جدید یا رژیم ورزشی را شروع می کنید. نوشیدن ، سیگار کشیدن یا زیاد غذا خوردن در حالی که معتقد هستید این برای شما ضرر دارد. هر عادت بالقوه ناسالم را می توانید در اینجا وصل کنید. با اعتقاد به اینکه شخصی دوست بسیار صمیمی است و همچنین احساس می کنید نمی توانید با اطلاعات عمیق شخصی به او اعتماد کنید. این نوع خاصی از ناهماهنگی اجتماعی است. خوردن گوشت یا پوشیدن لباس چرمی در حالی که اعتقاد دارید عاشق حیوان متعهدی هستید یا به گیاه خواری متعهد هستید اما علیرغم ذکر دلایلی که هر دو را توجیه می کند ، گیاهخواری نمی کنید.
هر دو خواستن و ترس از برخی تغییرات بزرگ در زندگی ، مانند ازدواج ، شغل جدید یا تشکیل خانواده.
علل ناسازگاری شناختی
حال ، در واقع چه عواملی باعث ناهماهنگی شناختی و عاطفی می شود؟ چه چیزی باعث می شود که در برخی شرایط برای ما بوجود بیاید و در بعضی از موارد نه؟ تعارض یک مخرج مشترک است ، اما این درگیری می تواند به اشکال مختلف باشد. در اینجا سه محرک مخصوصاً متداول برای ناهماهنگی شناختی آورده شده است.
مجبور به انجام کاری
مجبور به انجام کاریاولین سناریو شامل "رفتار انطباق اجباری" است - تسلیم فشار همسالان.
اگر مجبور شوید کاری را انجام دهید که به طور مخفیانه آن را تأیید نکنید یا به آن اعتقاد نداشته باشید ، همانطور که خارج از ارزش های خود عمل می کنید ، ناهماهنگی شناختی را تجربه خواهید کرد.
بین این واقعیت که شما نمی خواستید کاری انجام دهید و این که شما به هر حال این کار را انجام دادید تعارضی وجود خواهد داشت. و از آنجا که نمی توانید انطباق خود را تغییر دهید (مانند گذشته) ، به احتمال زیاد سعی می کنید باورهای خود را تغییر دهید. مطالعات به طور مداوم نشان می دهد که افرادی که بیش از حد اختلاف نظر ناشی از فشار همسالان را تجربه می کنند ، با ارزشهایی که منعکس کننده کاری است که تحت فشار انجام داده اند ، مواجه می شوند. به نظر می رسد غافلگیر کننده باشد ، ما اغلب واقعاً از محکومیت خود دست می کشیم تا اینکه با ناراحتی کنار بیاییم.
تصمیم گیری
تصمیم گیریثانیا ، به این فکر کنید که چند تصمیم روزانه باید بگیریم همه آنها توانایی ایجاد اختلاف دارند.
به عنوان مثال ، تصور کنید که انتخاب شما بین زندگی در یک مکان جدید با شکوه و اقامت در جایی که هستید ، در نزدیکی دوستان و خانواده خود است.
فرقی نمی کند چه اتفاقی بیفتد ، زیرا در هر صورت یک چیز مهم را از دست خواهید داد - یک فرصت عالی شغلی یا عزیزانتان. تصمیم گیری در هر دو حالت شما را مجبور می کند که ضرر را نیز بپذیرید.
ناهماهنگی مبتنی بر تصمیم موضوع بسیاری از تحقیقات روانشناسی است ، که نشان داده است افراد برای کاهش ناهماهنگی در چنین مواردی بسیار سخت کار می کنند.
معمول ترین مسیر امتحان و اغراق در مورد مزایای تصمیم انتخاب شده و کم کردن ضررهای متصل به مکانی است که انتخاب نشده است.
دستیابی به اهداف
دستیابی به اهدافسومین پیام مشترک ناسازگاری دستاوردهایی است که تحقق آنها مدتها طول کشید. هر آنچه که به آن فکر کنید را به سمت خود جذب می کنید! ای تعریف ساده قانون جذب بود که اولین بار در مستند راز گفته شد و این مستند با نشان دادن دلایل های منطقی و جمع آوری جملات بزرگان و کنار هم گذاشتن آنها این موضوع را اثبات کردند که افکار ما بر روی کل جهان تاثیر می گذارد. در دنیای علم و روانشناسی این کاملا اثبات شده که افکار ما بر روی خودمان و درونمان تاثیر می گذارد اما معتقد نیستند که افکارمان می تواند بر روی سایر اجسام تاثیر بگذارد! درحالی که این موضوع خنده دار است زیرا وقتی وارد حرف ها و گفته های ماکس پلانک (کسی که فیزیک کوانتوم را پدید آورد) و گفته های نیکولا تسلا می شویم کاملا واضح است که این موضوع حقیقت دارد اما مطالب این دانشمندان بزرگ همانطور که در مدرسه گفته نشده، در دانشگاه ها و سایر مقاطع هم گفته نشده. هرچه بیشتر روی چیزی سرمایه گذاری کنیم ، فشار بیشتری بر ما وارد می شود تا آن را مثبت و مفید بدانیم.
در غیر این صورت ، با اختلاف ناخوشایند شناختی دردناک بین دانش خود مبنی بر اینکه "وقت زیادی" را "هدر داده ایم" و این واقعیت که واقعاً از تلاشی که انجام داده ایم پشیمان هستیم ، مواجه هستیم. عمدتا ، ما تلاش زیادی خواهیم کرد تا خودمان فکر کنیم کاری بسیار ارزشمند انجام داده ایم و انتخاب درستی داشته ایم. گزینه دیگر برای کاهش ناهماهنگی ، کم اهمیت جلوه دادن زمان و تلاش است. شاید ما از این تلاش شانه خالی کنیم و بگوییم مهم نیست که پروژه نهایی غیر چشمگیر باشد زیرا ما از بسیاری از منابع خود برای بدست آوردن آن استفاده نکردیم.
ناسازگاری شناختی با ما چه می کند
بنابراین ، شما می دانید که ناسازگاری شناختی چیست ، چه نوع تحقیق باعث کشف آن شده است و برخی از روش های عمده ای که ممکن است در زندگی شما ظاهر شود.
با این حال ، اثرات طولانی مدت ناهماهنگی شناختی چیست؟ اگر بسیاری از زندگی خود را درگیر این نوع درگیری درونی می کنید برای شما چه معنایی دارد؟
متاسفانه ، فراتر از ایجاد احساس ناخوشایند در لحظه ، ناهماهنگی شناختی ما را تحت فشار قرار می دهد تا با خود صادق نباشیم.
این وسوسه ما می کند که به جای درگیر کردن با حقایق سختی که به رشد ما کمک می کنند ، به داستان های راحتی برسیم. این می تواند بر روابط ما با دیگران نیز تأثیر بگذارد.
تصویب و پنهان کردن عقاید
تصویب و پنهان کردن عقایدهمانطور که اخیراً متذکر شدیم ، شناخت شخصی هنگامی که با ناهماهنگی شناختی مداوم روبرو می شویم ضربه بزرگی را متحمل می شود - ما آنچنان که باید باورهای مفید مفید جدید را قبول نمی کنیم.
در همین حال ، تأثیرات بر روابط بین فردی بسیار زیاد و متنوع است. به عنوان مثال ، ممکن است افراد دیگر را به خاطر کارهایی که انجام می دهیم ، انجام نمی دهیم یا باور نداریم ، سرزنش کنیم تا بتوانیم تنش ناشی از ناهماهنگی شناختی را برطرف کنیم.
همچنین ممکن است ما از ورود دیگران امتناع ورزیم ، از اینکه درگیری درونی مان احساس شرمساری می کند و تعطیل شدن در این روش ارتباط معنادار ما با افرادی که به آنها اهمیت می دهیم را انکار می کند.
به علاوه ، فراموش نکنید که هر زمان که با افراد دیگر سر و کار داریم ، با ناهماهنگی شناختی آنها نیز روبرو می شویم. این نیز می تواند در روابط تداخل ایجاد کند ، و ما را هدف سرزنش و شرم دیگران قرار دهد.
یک کاری که می توانید برای به حداقل رساندن این در روابط خود انجام دهید این است که ناهماهنگی شناختی را عادی کنید - نشان دهید که می دانید برای همه اتفاق می افتد و باعث نمی شود که ما افراد کم ارزش و دوست داشتنی باشیم.
امیدوارم که افراد زندگی شما این مسئله را قبول کنند و بپذیرند که همه ما درگیری داریم. به اشتراک گذاشتن این تعارض با دیگران باعث تحمل بیشتر آن می شود ، و همچنین به ما کمک می کند تا باورهای خود را با واقعیت منطبق کنیم
مقابله با ناسازگاری شناختی
همانطور که ما بررسی کردیم ، روش هایی وجود دارد که می تواند با هم ناهماهنگی در روابط شما کار کند. این می تواند به عنوان ابزاری برای کمک به شما در نزدیک شدن به دیگران و ارتقا promote روابط متقابل و صادقانه مورد استفاده قرار گیرد.
اما در مورد تأثیر منفی ناهماهنگی در زندگی درونی خود چه کاری می توانید انجام دهید؟ اگر برای آشکار کردن اهداف خود با قانون جذب کار می کنید ، می بینید که چگونه ناهماهنگی شناختی مانع شما می شود.
از این گذشته ، برای آشکار کردن رویاهایتان باید با چیزی که آرزو دارید هماهنگی ارتعاشی داشته باشید - و ناهماهنگی شناختی یعنی فقط بخشی از شما با رویایتان همسو است.
در بدترین حالت ، با منطقی کردن ناسازگاری خود ، می توانید در نهایت با یک چیز اشتباه همسو شوید.
یادگیری چگونگی کاهش ناهماهنگی شناختی همه چیز در مورد خود بازتاب است . وقتی با یکی از عوامل بالا روبرو شدید - فشار روی همسالان ، تصمیم گیری ها و دستاوردهای ناامیدکننده - سعی کنید در مورد احساس خود بنویسید.
افکار متناقض را وارد کنید و متوجه شوید که ذهن شما برای تلاش و مقابله با ناهماهنگی به کجا می رود. بپذیرید که همین حالا احساس تعارض می کنید. ببینید این درگیری از کجا ناشی می شود.
و از خود بپرسید که برای کاهش ناسازگاری شناختی در آینده ، ممکن است دفعه بعد چه کار دیگری باید انجام دهید. بهترین راه برای غلبه بر چنین ناهماهنگی ، تأمل و صداقت مداوم است.
منبع: کوین یار